زمستون از ره رسید.. سردت شد خبرم کن تا بیام واست بسوزم رفیق.
.
.
.
نصیحت غضنفر به پسرش:
کره خر شب کنکوره بشین یه گو…هی بخور یه ان…ی بشی دستت یه مستراحی بند بشه یه چ…س حقوق بر…ینن کف دستت محتاج گ….وز مردم نشی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بدنبال ناکامی طرح چاپ عکس قلب و روده و قلوه بر روی پاکت سیگار در ایجاد بیمیلی نسبت به مصرف سیگار
شرکت دخانیات طرح نوشتن “فحــــ ـش…خواهـــر – مادر” را در آینده نزدیک عملی خواهد کرد.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دوس داری بنزین بزنی با کارت کی ؟
شنیدم بنزین شده ۷۰۰ به تازگی !
بنزینتو تقسیم نکنی با یکی !
میگی که رو کارت بنزینت حساسی !
روش داری عقاید خیلی شیک و وسواسی !
اونقده اونو میخوای که اگه لیتری ۱۰۰ بنزین بدم بهت منو نشناسی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
!
یه سوال به سوالهای شب اول قبر اضافه شد:
۸۱۰۰۰ تومن یارانه تو چیکار کردی؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اطلاعیه شیطان: تا میتوانید گناه کنید به علت مبلغ بالای قبض، گاز جهنم قطع شده از آتش خبری نیست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
سلام. به سیستم گویای نانوایی شاطر اکبر خوش آمدید؛ جهت اطلاع از قیمت نان عدد ۱، ثبت نام خرید نان به صورت قسطی عدد ۲، طرحهای تشویقی رنگی عدد ۳ و شرکت در قرعه کشی پنج نان ریگان در هفته عدد ۴ را فشار دهید.
بسم الله الرحمن الرحیم
یا مقلب القلوب والابازار
یا مدبر الشامو والنهار
یا محول الکارو والبیکار
حول حالنا الی احسن کار! …
** تحول بزرگ اقتصادی بر همگان مبارک..! **
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
زمستان آمد و من بی هوا چاییدیم
سرما که به عمر خود ندیدم ،دیدیم
یارانه وصول شد ولیکن امروز
یک قبض رسید و زیر آن زاییدیم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
نامزد غضنفر:اینقدر مى خوامت که دوست دارم تو بغلت بمیرم
غضنفر: تو رو بخدا برو بغل ننـــت بمیر واسه ما مشکل درست نکن! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یارو تو اتوبوس کبریت میخواسته به بغلی میگه
اسمت چیه ؟
-یوسف. به به،
شغلت چیه؟ -زنبوردار به به،
کجا میری؟ -اهواز عجب جایی،
کبریت داری؟ -نه…..
نه و نکمه، با اون اسمت، پدرسگ پشه باز، تو این گرما سگ میره اهواز که تو میرى
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بزرگترین گناه؟ شوهر نداشتن
بزرگترین تفریح ؟ شوهر سرکار گذاشتن
بزرگترین جهاد؟ شوهر کشتن
بزرگترین کار؟ شوهر تربیت کردن
بزرگترین شگفتی؟ شوهرعاقل دیدن
بزرگترین آرزو؟ داشتن مردی به اسم شوهر
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اگر دختری در ثریا هم باشد، مردانی از سرزمین پارس برای او بوق خواهند زد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
زمستون از ره رسید.. سردت شد خبرم کن تا بیام واست بسوزم رفیق.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به چـــــ .ــیزم یعنی چی؟ عکس العمل کاملا منطقی ایرانی ها در هنگام نا امیدی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
o
[]
IL
اجازه…
ماخیلی شمارو دوست داریم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
زندگی مثل آمپول تو باسن میمونه هر چی سفت تر بگیری بیشتر درد می گیره .
.
.
.
.
شل کن عزیزم
---------------------------------------------------
به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب ...عشق یعنی یک سلام و یک درود عشق یعنی درد و محنت در درون ... عشق یعنی خون لاله بر چمن عشق یعنی شعله بر خرمن زدن عشق یعنی آتشی افروخته عشق یعنی با گلی گفتن سخن ...
آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگر نیاندیشم که همین دوست داشتن زیباست
کاش می شد باردیگر سرنوشت از سر نوشت کاش می شد هر چه هست بر دفتر خوبی نوشت کاش می شد از قلمهایی که بر عالم رواست با محبت, با وفا, با مهربانیها نوشت کاش می شد اشتباه هرگز نبودش در جهان داستان زندگانی بی غلط حتی نوشت کاش دلها از ازل مهمور حسرتها نبود کاین همه ای کاشها بر دفتر دلها نوشت زندگی مثل یه دیکته اس هی می نویسیم، هی غلط می نویسیم، هی پاک می کنیم دوباره هی می نویسیم، هی پاک می کنیم غافل از اینکه عزرائیل داد میزنه: برگه ها
کیسه کوچک چایی ، تمام عمر ، دلباخته لیوان شد ، ولی هر بار که حرف دلش را می زد ، صدایش در اب جوش می سوخت . کیسه کوچک چای با یک تیکه نخ رفت ته لیوان و حرف دلش را اهسته گفت . لیوان سرخ شد
دل شکستن چاره اش سنگ نیست این دل ما با نگاهی سرد نیز میشکند
اگه نیوتن قبل مرگش چشمای تو رو می دید معنی حقیقی جاذبه رو می فهمید.
وقتی از مادر متولد شدم..صدایی در گوشم طنین انداخت که بعد از این با تو خواهم بود. به او گفتم تو کیستی؟ گفت :غم! فکر کردم غم عروسکی خواهد بود که من بعدها با اون بازی خواهم کرد. ولی بعدها فهمیدم!! که من عروسکی هستم در دستان غم
اگر می توانستم مجازاتت کنم از تو می خواستم به اندازه ای که تو را دوست دارم مرا دوست داشته باشی
هیچ کس اشکی برای ما نریخت هر که با ما بود از ما می گریخت چند روزی هست حالم دیدنیست حال من از این و آن پرسیدنیست گاه بر روی زمین زل می زنم گاه بر حافظ تفاءل می زنم حافظ دیوانه فالم را گرفت یک غزل آمد که حالم را گرفت: ما زیاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
در کنار ساحلت من قایقی شکسته ام... تو همان ساحل عشقی که بهت دل بسته ام...
آنقدر زیر لبم نام تورا زمزمه کردم... که لبم سوخت ولی نام تورا توبه نکردم...
غلط است هر که گوید دل به دل راه دارد دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد !
من از ساعت متنفرم، که جای خالی تو را به رخ دلتنگی هایم می کشد!
خیال می کردی قلب من تاب شکستن نداره منتظری بازم دلم پیش دلت کم بیاره مرام من تو عاشقی یکدلی و صداقته وقتی میگم نوکرتم این آخر رفاقته